- سهشنبه، 11 آذر 1404 - 15:05
- کدخبر: 5552
سایز متن /
۱. صبح دختران این سرزمین همیشه کمی زودتر طلوع میکند
صبح دختر ایرانی همیشه با یک امید کوچک بیدار میشود.در کوچههای باریک شهر، دختر نوجوانی کتابهایش را در آغوش میگیرد و راه مدرسه را پیش میگیرد. در روستایی دور، دختری پای بر خاکی میگذارد که رؤیاهایش از آن بزرگتر است.در خانهای کوچک، مادری جوان چای دم میکند تا بیداری فرزندانش، آغاز روزی روشن باشد. این همان تصویری است که انقلاب اسلامی از زن دارد؛ زنی که آغازگر روشنایی است، نه سایهنشین آن.
۲. زن، در این روایت، تنها یک نقش نیست؛ یک جهان است
زن در نگاه انقلاب اسلامی موجودی تکبعدی نیست؛ او هم میتواند کودکی را در آغوش داشته باشد،
و هم نمازی آرام بخواند که در دلش جهان تازهای از امید جوانه میزند.
در این نگاه، زن «نصف جامعه» نیست؛
او تمام جامعه را میسازد، چون نسلها از دامان او قد میکشند.
۳. روایتهایی که در سکوت جاری است
اگر گوش بسپاریم، زندگی زنان این سرزمین پر از داستانهایی است که هرکدام ریشه در زمین دارند و سرشان به آسمان میرسد.
در دل جنوب کشور، دختری که روزی مجبور بود برای رسیدن به مدرسه کیلومترها راه برود،امروز کنار دستگاههای پیچیده آزمایشگاهی ایستاده
و پهپادی طراحی میکند که جان انسانها را نجات میدهد.
در محلهای قدیمی، زنی که با یک چرخ خیاطی ساده شروع کرد، اکنون برای زنان سرپرست خانوار کارگاه راه انداختهو صدای چرخهای زندگیسازش ملایمتر از موسیقی، امید مینوازد.
در کلاس کوچکی در جنوب شهر،معلمی دفتر احساسات را روی میز میگذاردو به کودکانی که رنجشان در دفتر مشق جا نمیشود،یاد میدهد که حرف دلشان هم باید نوشته شود.
اینها تصویرهای پراکنده نیستند؛
بدنه حقیقت زندگی زنان ایراناند.
۴. آزادیای که از جنس شکستن قفسها نیست، از جنس انتخاب است
جهان امروز زن را گاهی در ظاهر میبیند و گاهی در مصرف اما در نگاه انقلاب اسلامی، زن پیش از هر چیز، «انسان» است؛ صاحب عقل، اختیار، اراده و کرامت.
آزادیاش از جنس هیاهو نیست،از جنس نایستادن در برابر تحقیر است،از جنس انتخاب مسیر،از جنس ایستادن در جایی که دلش میخواهد، نه جایی که رسانهها برایش ساختهاند.
۵. دختران این نسل؛ وارثان یک روایت تازه
دختران امروز ایران،نسل عجیبیاند؛نسلی که میخواهد جهان را هم بشنود و هم بسازد؛هم از گذشته بیاموزد و هم آیندهای تازه بنویسد. آنها در پی هویتاند؛ اما هویتی آماده نمیپذیرند.
میخواهند خودشان روایتگر خودشان باشند.در چشمانشان، نور انتخاب هست و سایه سرد تقلید نیست.
۶. پایان؟ نه. آغاز
روایتی که با هر زنی کاملتر میشود.این یادداشت نه پایان است و نه جمعبندی،تنها مشاهدهای عاشقانه از حقیقتی جاری:زن ایرانی، در نگاه انقلاب اسلامی،نه نماد ضعف، که نشانه قدرت است؛
نه تماشاگر، که آغازگر؛نه سایهنشین، که منبع نور.و تا وقتی نور هست، این سرزمین تاریک نمیشود.
#