×

خبر فوری

 روایت زندگی زنانِ موفق؛ قصه‌هایی از اراده، امید و شکفتن
الهام؛ مادری که کارگاه خانگی‌اش را به کارخانه رساند

الهام، ۳۸ ساله، زمانی که همسرش کار خود را از دست داد، تصمیم گرفت مهارت ساده‌اش در خیاطی را جدی‌تر دنبال کند. او از یک چرخ خیاطی ساده قرضی شروع کرد؛ صبح‌ها برای مشتری‌ها لباس می‌دوخت و عصرها به دختر کوچکش دوخت‌ودوز یاد می‌داد.

پس از دو سال، مشتریانش چند برابر شد و او اولین کارگاه کوچک خیاطی‌اش را در اتاقی اجاره‌ای راه انداخت. امروز الهام صاحب یک برند پوشاک زنانه است و برای ۹ زن سرپرست خانوار اشتغال ایجاد کرده.

او می‌گوید: «موفقیت یعنی هر روز یک قدم جلوتر رفتن؛ حتی اگر قدم‌ها کوچک باشند.»

مریم؛ دختر روستایی که مهندس پهپاد شد

مریم از روستایی کوچک در سیستان‌و‌بلوچستان می‌آید. زمانی که به‌خاطر نبود مدرسه متوسطه در روستایش مجبور شد ترک تحصیل کند، هیچ‌کس باور نمی‌کرد روزی مهندس فناوری‌های نو شود.

او با پشتکاری کم‌نظیر، روزانه ۶۰ کیلومتر رفت‌وآمد می‌کرد تا درسش را ادامه دهد. بعدتر با بورسیه دانشگاه وارد رشته مهندسی هوافضا شد و امروز در یک شرکت دانش‌بنیان به طراحی پهپادهای امدادی مشغول است.

او می‌گوید: «بزرگ‌ترین انگیزه‌ام این بود که نشان دهم دختران روستا هم می‌توانند رؤیاهای بزرگ داشته باشند.»

سارا؛ معلمی که کلاسش را به پناهگاهی امن تبدیل کرد

سارا، معلم پایه چهارم، در منطقه‌ای کم‌برخوردار تدریس می‌کند؛ جایی که بسیاری از بچه‌ها درگیر مشکلات خانوادگی و فقر عاطفی‌اند.

او می‌دانست که آموزش تنها کتاب و دفتر نیست. بنابراین کلاسش را به اتاقی پر از تجربه، محبت و جراتِ حرف‌زدن تبدیل کرد. با اجرای برنامه‌های کوچک، مثل «دفتر احساسات»، به کودکان یاد داد چگونه احساساتشان را بیان کنند.

نتیجه شگفت‌انگیز بود: میزان غیبت دانش‌آموزان کاهش یافت و وضعیت تحصیلی کلاس بهبود پیدا کرد. امروز سارا به‌عنوان معلم خلاق منطقه شناخته می‌شود.

حاجیه‌خانم؛ بانوی سالمندِ داوطلب

وقتی بازنشسته شد، می‌توانست مثل بسیاری از هم‌سن‌وسال‌هایش زندگی آرامی داشته باشد. اما او که سال‌ها پرستار بود، تصمیم گرفت داوطلبانه به خانه سالمندان محله برود و از آنها مراقبت کند.

در ۷۰ سالگی هنوز با شادی از ساکنان خانه سالمندان پذیرایی می‌کند و می‌گوید: «انسان تا وقتی برای دیگران کاری می‌کند، زنده است.»

وجه مشترک این زنان چیست؟  در نگاه اول، مسیر زندگی‌شان بسیار متفاوت است؛ اما در اعماق داستان‌هایشان نقاط مشترکی دیده می‌شود:

امید در سختی‌ها

اعتمادبه‌نفس و باور به توانایی‌هایشان

مسیرسازی به‌جای منتظر فرصت ماندن

مسئولیت‌پذیری در خانواده و جامعه

فعالیت، نه انفعال

آنها ثابت کرده‌اند زن مسلمان و ایرانی می‌تواند همزمان عاطفی، منطقی، خانواده‌محور، اجتماعی و پیشرو باشد.

سخن پایانی اینکه شاید نام این زنان در هیچ کتاب رسمی ثبت نشود، اما هر کدامشان در دنیای کوچک خود تاریخ می‌سازند. روایت‌هایی چنین، نه فقط قصه زندگی چند زن، بلکه آیینه‌ای از ظرفیت عظیم زنان این سرزمین است؛ زنانی که در سکوت، اما با اراده، آینده را روشن‌تر می‌کنند.


نویسنده: پردیس سلیمانی

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.